تاريخ : چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, | 16:57 | نویسنده : MILAD

0952Cd Forosh داستان کوتاه و عاشقانه ی دخترک سی دی فروش

 

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار می کرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه می رفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد…

 

 

 

دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… می دونی چرا گریه می کرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی می گذاشت و به پسرک می داد!

 

پی نوشت: می دونم ۹۰ درصد شما این داستان و خونده بودید قبلا! اما چیزای زیبارو باید باز تعریف کرد.

 



نظرات شما عزیزان:

پونه
ساعت11:24---6 مهر 1391
مرسی که دادی داداشی .

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • عجله
  • قالب بلاگفا
  • در بی نهایت